سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 78636
کل یادداشتها ها : 27
خبر مایه


 

ما زنها خودمون مقصریم یک فرهنگ غلط رو که توی این  سالها  برامون دیکته کردن و مثل یک گنجینه گرانبها نگه داشتیم و نسل به نسل منتقلش میکنیم اصلا هم مهم نیست که تحصیلکرده باشیم یا بیسواد، وقتی اسم شوهر پیش میاد اصلا فراموش میکنیم که ای بابا خودمون هم آدمیم اگر هم دنبال حقمون باشیم باید نگاه متعجب و تاسف بار دیگران رو تحمل کنیم مثلا همین امروز یک یک پرونده طلاق توافقی داشتیم به دختر 17 ساله بود پسر 25 ، به نظر من که پسر یک بیمار روانی اصلا هیچ تفاوتی بین زن و کنیز قاءل نمیشه و معتقد شهر هرچی گفت زن باید گوش کنه دست بزن هم داره خلاصه وقتی اون خانم داشت این موارد رو توضیح میداد یک خانم دیگه با حالت پرخاش شروع کرد با دختر جرو بحث کردن که شوهر آدم هرچی بگه زن باید گوش کنه  تو هرجوری هست باید دل شوهرت رو بدست بیاری اگه هم نتونستی باید با هم بدخلقی هاش بسازی آخه مردی گفتن زنی گفتن   و اگه دوستم با او برخوردی نکرده بود حتما زن رو هم  کتک هم میزد...........برای همین که میگم ما زنها خودمون مقصریم
دیروز خیر سرم  می خواستم برم سینما با 4 تا دیگه از دوستام چنان ذوق زده بودم که که بعد مدتها قرار با هم بریم سینما آخه بطور خجالت آوری   تازه یادم افتاده که آخرین فیلمی که بنده بر روی این پرده عریض دیدم حدود 2 یا 3 سال پیش بود اون هم فیلم کلاه قرمزی و سروناز همرا 6 تا بچه قد ونیم قد که تمام وقت با حفظ سمت، هم پاسبون اونها  بودم و هم باید سروصدای ناشی از  هیجان بچه ها رو آروم میکردم تا صدای اطرافیان  در نیاد وتازه چیزی هم  از فیلم ندیدم.دیروز هم که انگار تمام بدشانسها به من رو کرده  بودند قالب وب خودبه خود ریخت به هم یه برای همین من که باید5:15 سر قرار باشم تازه ساعت 5 شروع کردم به آماده شدن و از اونجایی هم که کمی حواس پرتم یادم رفت تو آینه نگاه کنم از خونه خارج شدم ولی دیدم که مردم کمی متعجبانه نگام می کنندوقتی به سینما رسیدم تازه فهمیدم که ای بابا مقنعه رو وارونه زدم اصلا من از اول با مقنعه  مشکل داشتم دبستان که بودم همیشه یادم میرفت مقنعه بزنم حالا هم  که اینطوری شداز شانس بد من هم این سینما سینما خاصی و مخصوص پرسنل شرکت نفت و فقط میتونستم با دوستم که کارت ورودی داشت  وارد سینما بشم ،برای اطلاع بگم که شهر من سینما نداره  یعنی تا چند سال پیش 3 4 تایی داشت که  یکیشون تو بمبارونهای جنگ نابود شد دومی هم مخروبه است سومی هم که که فیلمهایی که اکران میکنه همزمان با ویدیو کلوپ های کشور چهارمی هم که همین سینما کذایی باشه که اختصاصی....خلاصه از شانس بد من هم دوستام همشون دیر اومدند من که داشتم از خجالت آب میشدم و مدام رنگ به رنگ میشدم  تا اینک بعد نیم ساعتی تونستم برم داخل  و  از شر این وضعیت راحت بشم تازه بدشانسی اینجاست که بعد تحمل این همه مصائب وقتی میخواستیم برای دیدن فیلم وارد سالن بشیم متصدی اعلام کرد به علت اشکال فنی این سانس تعطیل .....
به اطلاع دوستان برسانم که تا اطلاع ثانوی این آخرین پست بنده است چون میخوام مثل یک بچه آدم بشینم درس بخونم برای کارشناسی ارشد برای همین میخوام تمام کارهای متفرقه رو بذارم کنار........زیاد هم شاد نشین که از دستم راحت شدین چون برمیگردم ،دیرو زود داره ولی سوخت و سوز نداره بهرحال جان هرکی که دوست دارین زود زود آپ نکنین که حسابی دلم میسوزه راستی اگه 2 3 هفته دیگه اومدم داد نزنید که این دروغ گفته ................
قربان همگی


تست   




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ