سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مدیر وبلاگ
 
آمار واطلاعات
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 0
کل بازدید : 78628
کل یادداشتها ها : 27
خبر مایه


می خواهم بنویسم از دیروز تا حالا ده بار این جمله رو به خودم گفتم حس نوشتن آزارم میده اون هم نوشتن از تو، تویی که تمام وجودمی و آخرین بازمانده از نسل کودکیم  باید یه جایی این دل لعنتی رو آروم کنم.......خسته ام و مدتهاست که کسی نیست تا یاریگرم باشد و این بار غم تو نیز بزرگترین بار دلم شده ........امیدی به ماندنت نیست و من ناامیدانه امید ماندنت را دخیل قلب خسته ام میکنم . جا پایت را در کوچه پس کوچه کودکیم می یابم در آن شبهای پر از وحشت و خون و جنگ ولی با این همه من اینجایم در کنار تو هرچند که هیچ گاه نگفتم تو را بیش از آنچه میدانی دوست می دارم ....................بمان حتی اگر ماندنی تلخ باشد ................دلتنگتم و  عجبا که هنوز مانده ایی و دلتنگم وای که اگر روی از ما بگردانی

دیر گاهیست که دستی بد اندیش
دروازه کوتاه خانه ما را نکوفته است
با آنان بگو که با ما نیاز شنیدنشان نیست
با آنان بگو که با تو
مرا پروای دوزخ دیدار ایشان نیست
تا پرنده سنگین بال جادویی را که نغمه پردازشبانگاه و
بامداد ایشان است
بر شاخسار تازه روی خانه ما مگذاری
در ایینه و مهتاب و بستر بنگریم
در دستهای یکدیگر بنگریم
تا در ، ترانه آرامش را
در سرودی جاویدان مکرر کند
تا نگاه ما
نه در سکوتی پر دردت ،نه در فریادی ممتد
 که در بهاری پر جویبار و پر آفتاب
به ابدیت بپیوندد

شاملو


تست   




طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ